فتنه 88 انقلاب ما را جوان و جهانی کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
فتنه 88 انقلاب ما را جوان و جهانی کرد
در سال روز حماسهی بزرگ 9 دی در سایت لب المیزان، سوال و جوابی از استاد محترم و بزرگوار،جناب آقای طاهرزاده شده بود که به دلیل اهمیتی که موضوع داشت تصمیم گرفتیم این سوال و جواب را بازنشر دهیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
سوال: سلام استاد: در یکی از سوالات ذکر شده بود فتنه ای سهمگین تر از ۸۸ بر اساس شهود علما در کار است. این درست است؟ استاد فتنه ۸۸ پیرمان کرد٬ دوباره چهخبر قرار است بشود؟
جواب: باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند همواره برای آنکه ملتی را بزرگ کند به شیطان اجازه میدهد تا وسوسه کند، و ملتی که در مسیر توحید قدم بردارد همواره با مقابله با شیطان، بزرگیها و عظمتهایش ظهور میکند، و برعکسِ تصور جنابعالی آن فتنهها ملت را جوان و جوانتر میکند. به گفتهی علی (ع) «وَ انَّ الدُّنْیا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ الّا عَلى ما جَعَلَها اللّهُ عَلَیْهِ مِنْ النَّعْماءِ وَ الْابتلاء»، بدان که دنیا مستقر نمى شود و سنت خدا در آن جارى نمى گردد مگر از طریق نعمت و بلاهایى که خدا در آن قرار داده است. یعنى خدا دنیا را ساخته است- از دستش هم درنرفته است- ولى سنتى که در آن جارى مى کند سختى و راحتى دادن است به طور توأمان. مدیر دنیا، مدیریت خودش را از طریق نعمت ها و بلاها اعمال مى کند. نه بلاها از دست خدا دررفته اند و نه راحتى ها از زمام اختیار او خارج شده اند. نه راحتى دادن ها مدیریتى جدا از سختى دادن ها دارد و نه سختى داراى مدیرى غیر از مدیر راحتى است. نه سختى گسسته از راحتى است و نه راحتى جداى از سختى. یک زندگى است که هم سختى دارد و هم راحتى، لذا مى توان به جایى رسید که گفت:
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ/ اى عجب کس عاشق این هر دو ضدّ
خدایا زندگى راحت بى تحرک و بى مزه به چه کار مى آید؟ یک شور و حیرت، مصیبت و جنگ یا محرومیتى بده تا از بى تحرکى و تنبلى به درآییم! هنگامى که مریض در تختش خوابیده، اگر مرتب پهلو به پهلو نشود بدنش زخم مى شود، و سختى ها و رنج هاى حیات، تکانه ایى است که بر ما وارد مى شود تا خونمان لخته نگردد. لذا است که هم تقاضاى رفع مشکلات مى کنیم و هم نگرانیم که ما را به راحتى سردى گرفتار کند.
نالم و ترسم که او باور کند/ وز ترحّم جور را کمتر کند
موقعى که مشکلى براى من ایجاد نموده و حالم را گرفته است، مى نالم و از خدا مى خواهم که مشکلم را برطرف کند. امّا در عین حال ترسانم مبادا حرف مرا باور کرده، مشکلات مرا کم کند. اگر در راحتى محض قرار گرفتم چه کنم؟ در آن وقت همانند بلبلى خواهم بود که از گُل جدایش کردهاند. بر من مباد که خدا مرا از سختى جدا کند. دقت کنید که دید خوبى است.
نالم و ترسم که او باور کند / وز ترحم جور را کمتر کند
واللّه ار زین خار در بستان شوم / همچو بلبل زین سبب نالان شوم
باز هم ناله سر خواهم داد امّا این بار به خاطر آن که او سختی ها را از من گرفته است. قرآن مى فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فى کَبَد» (ما انسان را در سختیها مى پرورانیم) خدا مى فرماید شما پشته هاى سخت و گردنه هاى تنگ حیات را پشت سر نگذاشته اید. مرده و ساکت و ساکنید و تا به سختى ها نیفتید نمى توانید خودتان را آزاد کنید. تا سختى ها را ننوشید زنده نمى شوید. «فَلااقْتَحَمَ الْعَقَبَه». موفق باشید
منبع: پایگاه لب المیزان - سوال ( 10993 )