وبلاگ جوانی

امام خامنه ای: یقیناً زبده‌ی جوانان کشور، جوانان دانش‌آموز ، دانشجویان و طلاب علوم دینی‌اند

وبلاگ جوانی

امام خامنه ای: یقیناً زبده‌ی جوانان کشور، جوانان دانش‌آموز ، دانشجویان و طلاب علوم دینی‌اند

وبلاگ جوانی

جوانی محفلی صمیمی برای حرف‌های خودمانی جوان‌هاست. نوجوانی و جوانی دوران مهمی است که بسیاری از موفقیت‌های مهم زندگی در این دوران به دست می‌آید و انتخاب‌های مهم در این دوران انجام می‌شود. در این وبلاگ برای همه جوان‌ها حرف دارم و می‌خواهم حرف همه را بشنوم. از بچه دبیرستانی‌ها تا دانشجوها و حتی آن‌هایی که طلبه هستند. این‌جا وبلاگ جوانی است و من هم یک جوانم.

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
نویسندگان

اصول انسان سازی 1

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۰۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

اصول انسان سازی (1)

 

اولویت با نیروهاى جوان، بانشاط، پرانگیزه، متدین، انقلابى و کسانى است که مسئله‌ى آنها در آموزش و پرورش، همان مسئله‌ى اصلى آموزش و پرورش باشد؛ یعنى تربیت انسانها. [1]

 

مقدمه : یکی از دغدغه های همیشگی مربیان و مسئولین برنامه ریزی نظام آموزشی و تربیتی در مراکز مختلف آموزشی چون آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه های علمیه، کانون های فرهنگی و غیره تهیه طرح های جامع و موثر آموزشی در سطح مدیریت کلان و نیز در سطح دستگاه مدیریتی این مراکز بوده است. مدارس مختلف به منظور ایجاد امکان موفقیت در نظام آموزشی و تربیتی خود و همچنین ایجاد فضای رقابت جهت بهبود فضای جذب و پذیرش دانش پذیران در مقاطع مختلف از روش‌ها، طرح‌ها و دستورالعمل‌های مبتکرانه و خلاقانه فراوانی استفاده نموده اند که در طول سالیان متمادی و به ویژه در چندسال اخیر علی رغم تمامی این تلاش‌ها، اکنون فضای موجود در این مدارس متاسفانه ناکامی بسیاری از این طرح‌ها را شاهد است. مدارس و مراکزی نیز که تاکنون توانسته اند به موفقیت نسبی دست یابند بسیار معدودند. این امر یا به نواقص طرح‌های تربیتی و آموزشی باز می‌گردد یا به تداخل‌ها و محدودیت‌هایی که پیشبرد برنامه‌های این مراکز را دشوار نموده است و یا آنکه برای به ثمر نشستن چنین طرح‌هایی صبر و حوصله بیشتری نیاز است. آنچه اما نگارش این یادداشت کوتاه را واجب می‌نماید وظیفه‌ای دینی ای است که ما در قبال این نظام بزرگ و ارزشمند بر عهده داریم و مایلیم برای دوستان خود برخی از دلایل این ناکامی‌ها را به طور خلاصه برشماریم تا آن دسته از عزیزانی که در این فضا دچار سردرگمی و ابهام شده‌اند بتوانند با مدیریت مسیر زندگی خویش تا زمانی که اصلاحات اصولی و پایداری در فضای فعلی آموزشی جریان یابد به بهترین نحو ممکن پیشرفت نمایند. روی سخن ما در این نوشتار با آن دسته از عزیزانی است که با دغدغه‌مندی و دردمندی فراوان در تلاش‌اند تا مسیری پیش روی خویش باز کنند و یا در این فضای مبهم و پیچیده به دوستان خود یاری رسانند. امیدواریم در سطرهای بعدی این نوشتار راهی روشن را برای انجام تکلیفی که در قبال شما عزیزان داریم بازگشاییم و با ارسال دغدغه‌ها و سوالات شما نورچشمانمان، این سلسله یادداشت‌ها را تداوم بخشیم.

 

انسان ماشین نیست:

وقتی قرار است برای تربیت و آموزش یک انسان برنامه‌ریزی کنیم اولین گام، شناخت دقیق و درست از حقیقت او به عنوان شریفترین موجود عالم هستی است. شناخت انسان به آن نحوه که حقیقتا هست و جدای از فرضیه سازی و حدس و گمان، اولین قدمی است که هر مربی و هر تئورسین و نظریه پردازی که قصد برنامه ریزی برای آموزش و تربیت وی را دارد باید بردارد. سالها پیش البته با غالب شدن تدریجی روح غرب، انسان بجای آنکه به درستی شناخته شود توسط تفکری که برپایه وهمیات سربرافراشته بود بازتعریف شد. غرب در اینجا تلاش کرد تا انسان را براساس اندیشه خود بازتعریف نماید تا وی را آنگونه که برای اهدافش بدان نیازمند بود بسازد و یا بازتولید کند. به این صورت انسان رفته رفته و به سرعت از جایگاه حقیقی خود خارج شد و در ردیف ماشین هایی قرار گرفت که هر روز پیشرفته از دیروز برای تسخیر و تخریب طبیعت و تحقق بخشیدن به رویاهای غربی ساخته و تولید می شدند. از این پس همانگونه که ماشین‌ها برای پیش برد اهداف غرب برنامه‌ریزی می‌شدند انسان‌ها نیز برنامه ریزی شدند ولی این تمامی ماجرا نبود. در حقیقت یک تفاوت ویژه میان ماشین و انسان وجود داشت و آن عبارت بود از احساس، درک متقابل، تعقل و از همه مهمتر فطرت. این تفاوت‌ها موجب می‌شد تا هرگاه که وی با خود خلوتی می‌یابد یا در پیشرفت اهداف خویش به در بسته می‌خورد به خویشتن خود رجوع کند و همآن از دامی که وی را در خود بلعیده و مسیری که چون دایره دائما او را به نقطه شروعش باز می‌گرداند منزجر و متنفر سازد. این انسان حقیقتا سرگردان و مضطرب است و دائما با گله مندی از بی وطنی خویش آرامش انسانی و حقیقی خویش را می جوید. در مقابل متون دینی و نصوص مذهبی اما نگرش دیگری به انسان و انسانیت کرده است. به گونه‌ای که شناخت انسان همزمان است با شناخت هدف زندگی وی و مشخص شدن مرجع درست برای دریافت برنامه‌های زندگانی و پیشرفت او. شناخت درست حقیقت انسان کلید خاتمه دادن به این اضطراب ها و سرگردانی ها است و آنگاه که این دستگاه آموزشی و تربیتی یک مرکز دینی و مذهبی چون حوزه‌های علمیه یا دانشگاه باشد نه تنها از برداشتن این گام مهم مستثنی نخواهد بود بلکه اهمیتی دوچندان در درک درست انسان حقیقی پدیدار خواهد شد چراکه یک طلبه و دانشجو پیش از آنکه یک طلبه یا یک دانشجو باشد یک انسان است و بهتر بگوییم وی همان انسان است که در مسیر انسانیت خویش در سطح بالاتری از کمالات انسانی نسبت به سایر قشرهای جوامع بشری می بایست قرار داشته باشد. بنابراین روشن می‌شود که در این مراکز، موضوع مورد برنامه ریزی یک انسان است. انسانی که به طور طبیعی و صرف نظر از کدورت‌هایی که ممکن است در طول مدت حیات بر قلب وی نشسته باشد، خود را بعنوان یک انسان می‌شناسد و دوست دارد. او آزادی خود را در حیطه‌ی انسانیتش دوست دارد و از آن لذت می‌برد. وی یک انسان است و مملوء از احساسات انسانی است. او در مقابل رفتارهای مختلف، واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهد. همواره از محبت و احترام، به نحو شایسته‌ای استقبال می‌کند . هرآنگاه که عزت نفس وی مورد تحدید قرار گیرد، در برابر عوامل درونی و بیرونی خویش، در حد توان موضع گیری می‌نماید. وی قادر است با طبیعت انسانی، گیاهی و حیوانی پیرامون خویش بعنوان جهانی زنده تعامل نماید و همواره در انتخاب گزینه‌های پیش رو از خود ابتکارعمل، هوشمندی، درایت و اراده نشان دهد. در مقابل، هرگاه گزینه‌های وی محدود شود و چنان پندارد که انسان دیگری اختیار وی را سلب نموده و قصد دارد بجای او فکر کند، تصمیم بگیرد و انتخاب نماید، موضع جدی خود را اعمال می‌نماید. او قادر است درک کند، انتخاب کند، رشد کند و برای دانستن درست از نادرست بیاموزد و پیشرفت کند. وی می‌تواند به نحو شگفت انگیزی در مقابل حقایق و معارف واقعی و حقیقی تصمیم مثبت بگیرد و با گزینه‌های منفی مقابله کند. او می‌تواند حیات خود را برنامه‌ریزی و مدیریت نماید و به تدریج اراده خود را برای برداشتن گام‌های بزرگتر و اخذ تصمیمات عمیق‌تر و بهینه تر رشد دهد. اگر شما قصد دارید برای او برنامه ریزی کنید باید بدانید که او یک ماشین نیست. حال چه آن انسان خود شما باشید چه انسان دیگری چون شما. پس لطفا اجازه دهید او خود بیاموزد، بیاندیشد، متاثر شود، انتخاب کند، اراده کند و عمل نماید چرا که او همانی است که درباره‌اش فرموده‌اند: (نفخت فیه من روحی). وی چیزی فراتر از یک ماشین است و برای به خدمت گرفته شدن طراحی یا ساخته نشده است.

ادامه دارد . . .

--------------------------------

پی نوشت ها:

1- بیانات در دیدار اعضاى هیأت مدیره جامعه خیرین مدرسه‌ساز ۱۳۹۳/۰۲/۱۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی