وبلاگ جوانی

امام خامنه ای: یقیناً زبده‌ی جوانان کشور، جوانان دانش‌آموز ، دانشجویان و طلاب علوم دینی‌اند

وبلاگ جوانی

امام خامنه ای: یقیناً زبده‌ی جوانان کشور، جوانان دانش‌آموز ، دانشجویان و طلاب علوم دینی‌اند

وبلاگ جوانی

جوانی محفلی صمیمی برای حرف‌های خودمانی جوان‌هاست. نوجوانی و جوانی دوران مهمی است که بسیاری از موفقیت‌های مهم زندگی در این دوران به دست می‌آید و انتخاب‌های مهم در این دوران انجام می‌شود. در این وبلاگ برای همه جوان‌ها حرف دارم و می‌خواهم حرف همه را بشنوم. از بچه دبیرستانی‌ها تا دانشجوها و حتی آن‌هایی که طلبه هستند. این‌جا وبلاگ جوانی است و من هم یک جوانم.

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۱ مطلب با موضوع «یادداشت‌ها :: جوان و نوجوان» ثبت شده است

۱۸دی

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگترین هدیه خدا

چه عنوان جالب و جذابی. همه‌ی ما هدیه گرفتن را دوست داریم و به کسانی که دوستشان داریم هدیه می‌دهیم. هدیه‌ها برای ما نشانه‌های آشکاری از محبت و دوست داشتن هستند و می‌توانند علاقه و عشق ما را نسبت به یک دوست یا محبت و علاقه فرد دیگری به ما را نشان دهد. ما هدیه می‌گیریم و آن‌هایی که برای عزیزتر باشند هدیه‌هایشان را نیز با علاقه و دقت بیشتری نگاه داری می‌کنیم. چون هدیه‌ها ما را به یاد ایشان می‌اندازد و عشق و محبت و علاقه‌ای که به ما داشتند را دوباره به یاد ما می‌آورند. کسانی که بزرگترند و ما برایشان عزیزتریم هدیه‌های گران‌بهاتری می‌دهند و البته هدیه‌ی هر کسی در حد وسع و شان اوست. این البته مربوط به رابطه‌ی میان ما انسان‌هاست. ولی هدیه دادن و هدیه گرفتن به روابط انسان‌ها ختم نمی‌شود. خدا هم به ما هدیه می‌دهد. او اولین و بهترین کسی است که هدیه دادن را تبدیل به یک سنت کرد. هدیه‌های او به بنده‌اش تمام شدنی نیست. ولی ما می‌خواهیم بپرسیم در میان هدیه‌های خداوند کدام یکی از همه شریف‌تر و گران‌بهاتر و بزرگتر است؟

سید حسین مدارایی
۰۱دی

بسم الله الرحمن الرحمیم

اجتماع بزرگ اربعین ظهور شخصیت حقیقی زن بود

براستی راهپیمایی عظیم اربعین حسینی ظهور جامعه‌ای توحیدی و دینی است که در جمع مردمان آن نور الله از طریق انوار مطهر و مقدس معصومین علیهم السلام به صحنه آمده است. در چنین اجتماعی دغدغه همه رسانیدن خود به نوری بالاتر و کامل‌تر و شدیدتر از طریق رجوع به انسان کامل است. مردمان این چنین اجتماعی همه‌ی روابط و ضوابط و اصول اجتماعی خود را تنها بر این اساس استوار کرده‌اند که با دست در دست هم دادن، یکدیگر را برای دستیابی به عالی ترین مراتب کمال یاری کنند و مصداق آیه شریفه‌ی «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا» شوند. همگی آمده‌اند تا با اجتماع عظیم خویش یک دستگاه بزرگ جمعی بسازند که برای همه‌ی اعضای آن اجتماع از مرد و زن گرفته تا کوچک و پیر و جوان و از اغنیا گرفته تا فقرا و از معلولین و جانبازان تا همه و همه از شرایطی یکسان و عادلانه برای دستیابی به انوار حق و یقیین و مراتب کمال مطلوب انسانی خود بهره‌مند گردند. در اربعین اهداف دروغین مادی زندگی بشر مدرن جایی برای

سید حسین مدارایی
۲۷آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

کاش همین امروز باشد . . .


من مانده ام که در تو در توی هزارتو شده ی پریشان احوالی انسان قرن بیست و یکم چه چیزی برای باور کردن باقی مانده. کدام درست و کدام غلط ؟ و آیا او خود میداند که در گرداب زیاده خواهی ها چگونه خودش را دور زده است. چگونه باور کنم که این انسان متوهم مدرن حرفی برای گفتن داشته باشد. و او که خود در دایره اضطراب و پوچی مثال تار و پود پراکنده، در هواهایش سرگردان شده چگونه داعیه منجی گری سر می دهد؟
از خودِ غرق شده در گرمایِ سرگرمی هایِ سرگرم کننده اش چه خبر دارد؟
و از آنجا کزان آمده و از آنجا که بدان ره سپار است. آیا همین است راه رهرو حقیقی؟ آن بهنرین مخلوق عالم خلقت؟ اگر بیداری خوب نگاه کن...

سید حسین مدارایی
۲۷آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

عمدا غلط نوشته بود

عظیم دربند سری از دوستان شهید عباس بابایی می‌گوید: در بدو ورود به نیروی هوایی باید یک سری‌ آموزش‌ها می‌دیدیم که از آن جمله آموزش زبان انگلیسی بود. در کلاس زبان من به عنوان هنرجو سمت ارشدی کلاس را داشتم. با ورود عباس بابایی به کلاس به عنوان دانشجو می‌بایست ایشان ارشد کلاس می‌شد‌ اما عباس از این کار ‌امتناع می‌کرد.

در این کلاس من با این شهید بزرگوار آشنا شده و با هم رفیق شدیم.

سید حسین مدارایی
۲۶آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

یک چیز که همه چیز است

خدایا من از محرم می آیم . از کربلا . . .
از یک دنیا شعر و شعور. از میان مثنوی عشق. از اوج بندگی . از مکتب حسین.
خدایا من از فاطمیه می آیم. از کوه غم. از اقیانوس احساس. از دفتر مشق یا علی. از شکستن گلبرگ یاس زیر دست و پای شب می آیم.
خدایا من از دامن پاک زهرای اطهر می آیم.
خدایا من از رجب می آیم. از دریای رحمت می آیم. از میان کوچه پس کوچه های یتیمان چشم در راه. من از آغوش یتیم نواز حیدر می آیم.

سید حسین مدارایی