وقتی تو فکر میکنی آنها تمام میشوند
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی تو فکر میکنی آنها تمام میشوند
این مساله تازه ای نیست ولی این روزها و در این عصر ارتباطات شکل جدیدی به خود گرفته. این روزها خیلی پرقدرت تر از قبل میتوانند این کار را انجام بدهند. خیلی چیزها را اصلا برای همین کار ساختند. خیلی سرمایهگذاری ها را برای همین منظور انجام دادند. راستش را بخواهی تو هنوز متولد نشده بودی که همه چیز را برایت فراهم کرده بودند. همه چیز محیا شده بود. درست مثل یک تار عنکبوت خیلی بزرگ که میخواستند تو از آن دنیای تاریک و کوچک اما امن مادرانه که بیرون آمدی بیفتی درون این سیاه چال تاریک بزرگ نا امن. خیلی برایشان مهم بود که این اتفاق حتما بیافتد. اگر بخواهم واقعیتش را بگویم از همان زمانی که خیلی کوچک بودی از تو میترسیدند. دائم از خود میپرسیدند که آیا تو از ایشان خواهی شد یا علیه آنان؟ تا اگر از ایشان باشی و به آنان یاری رسانی خوشنود شوند و اگر بر علیه ایشان هستی تو را در دامشان گرفتار کنند تا فرصت نکنی علیه آنان اقدامی انجام دهی. مگر ندیدی که خداوند درباره اش فرمود: وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا (اسراء 64) یعنی : و از ایشان هر که را توانستى با آواى خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده»، و شیطان جز فریب به آنها وعده نمىدهد و سپس خداوند متعال به او فرمود: إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ وَکِیلًا ﴿اسراء 65﴾ یعنی : «در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست، و حمایتگرى [چون] پروردگارت بس است.»
امروز این شیطان ظاهر است و اگر از آن هوش و ذکاوت خدادادی بهره ببری او را خواهی دید. او میخواست از همان روز اول به جای آنکه در گوشت اذان بگویند صدای موسیقی را بشنوی و بجای آنکه با محبت خدا انس بگیری در دامان او پروش یابی. او میدانست که با آن معصومین و صداقتی که داری خیلی زود خواهی فهمید که رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا (اسراء 66) یعنی : پروردگار شما کسى است که کشتى را در دریا براى شما به حرکت در مىآورد، تا از فضل او براى خود بجویید، چرا که او همواره به شما مهربان است. پس سعی کرد تا نگذارد او را ببینی و او را بشناسی. و البته خدا با تو بود و همواره تو را یاری میکرد تا در این دام گرفتار نشوی. آنها ماهواره های غول پیکر را به فضا پرتاب میکردند و میلیون ها ساعت برنامه ویدئویی تولید کردند، هزاران کتاب نوشتند، هزاران وسیله و اسباب بازی و سرگرمی ساختند. برایت مواد مخدر و مشروبات فراهم کردند و حتی ارزان تر از آن مبلغی که در شهرهای خود میفروشند برایت فرستادند تا تو بزرگ نشوی. تا تو خدایت را از یاد ببری. آنها آنقدر برهنگی را برایت زیبا جلوه دادند و آنقدر زیبایی برهنگی را در چشمت بزرگ کردند که زیبایی رحمت الهی در چشمت نیاید و دیده نشود. دو چیز میتوانست تو را از آنچه هستی از آن پاکی و معصومیت دور کند، یکی شهوت و دیگری غضب. آنها میخواستند یاد بگیری که برای شهوتهای تو حد و مرزی نیستی. تو باید در لذت شهوت غوطه ور باشی و همیشه دنیا را برای آن زیر و رو کنی و آسمان و زمین را به هم بدوزی. همینجا خیلی کارها کردند. آنها حتی از پایین آمدن سن ازدواج هم به همین خاطر میترسند. راستی اگر ازدواج آسان شود و بزرگترها سخت نگیرند و کمک کنند و تو هم به خدا توکل کنی و ازدواج کنی دیگر چه کسی فیلمهایشان را ببیند؟! دیگر چه کسی با آرایش و برهنگی داخل خیابان راه بیافتد؟! دیگر چه کسی در خیابان نیازهای عاطفیاش را جستوجو کند و شب روز دنبال عشقهای خیالی و مجازی با جنس مخالف باشد. آنها خشونت، بی تفاوتی و بی عاطفه بودن را از تو میخواهند. کمر به نابود کردنت بستهاند. چندسالی است فهمیدیم حتی برای غذایت هم برنامه ریختهاند تا تو را بیمار و مبتلا کنند.
فرزند وطن، جوان ایرانی، بچه مسلمان میدانی همهی این کارها برای چیست؟!
برای اینکه از تو میترسند. چون وقتی تو فکر میکنی آنها تمام میشوند. تو با ایمانت، با اراداهات،با قدرت فکرت، با دست توانمندت، با دل خداییات با آن توکلت و آن ارادتت پایان او هستی و خدا با تو است...