اگر کسی طالب معرفت باشد و در طلبش جدیت و خلوص داشته باشد در و دیوار باذن الله معلمش خواهد شد وگرنه سخن پیامبر هم در او اثر نخواهد کرد. چنانکه در ابوجهل هم اثر نکرد.
آیت الله بهجت.
بسم الله الرحمن الرحیم
بزرگترهایی که 10 سال بیشتر ندارند
نگاهی متفاوت به آنچه این شبها در شمعدونی گذشت.
در طول شبهایی که گذشت سریالی بر روی آنتن رفت بنام شمعدونی که خانوادههای زیادی را هر شب ساعت 9 به پای تلویزیون میکشید و آخرین قسمت آن نیز شب گذشته به روی آنتن رفت. پخش این سریال واکنشهای متفاوتی را در پی داشت و میتوان گفت به طور موفق نتوانست همه مخاطبان را راضی نماید. فضای سریال فضایی ناآرام و پرتشنج است و در تمام قسمتهای داستان همین روال ادامه مییابد. در واقع آرامش پایدار تنها چیزی است که حتی تا آخرین سکانس سریال اثری از آن به چشم نمیخورد. به تناسب فضای به اصطلاح طنز آمیز و پر تشنج داستان، ارتباطهای معنوی انسان با عالم ملکوت به کلی نادیده گرفته میشود و همه چیز در حد انتخابهای کوچک و زمینی یک خانواده متوسط رو بالا باقی میماند. داستان البته سراسر منفی نیست. رویکرد داستان عاقبت نمایی دارد و تلاش میکند تا بجای آنکه به شما بگوید چه کاری خوب است آن را انجام بده و چه کاری نادرست است از آن پرهیز کن، با در کنار هم قرار دادن فضاهای متضاد و قابل قیاس به بیان ناهنجاریهایی بپردازد که غالبا به دلیل بیفکری و عدم تعهد انسانهای یک جامعه به وجود آمده و عاقبت موجب گرفتاری خود فرد نیز میشود، حتی اگر آن شخص بارها جان سالم به در برد. جدای از نگاه نقادانه و فنی به این مجموعه 53 قسمتی و اینکه هدف کارگردان از ساخت آن چیست و تا چه حد در دستیابی به این هدف موفق بوده، پایان یافتن پخش این سریال بهانهای شد برای نگاهی متفاوت و واقعی به فضای داستانی که این روزها چندان ار زندگی برخی از ما دور نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخی مهم به دردهای ارزشمند یک جوان
وای به فردایی که حاصل غفلت از راههای پیشنهادی حضرت روح اللّه باشد.
((اگر در دیروزها اسلام را به معنی عمیق و قلبی به نسل دیروز درست ارائه داده بودیم، امروز با آنچه شما با آن روبهروئید، روبهرو نمیشدیم. )) جملهای مهم و عمیق که در پاسخ سوال یکی از کاربران توسط استاد طاهرزاده مطرح شده است. ظاهرا سوال کننده از دیدن دردهای اجتماعی و فرهنگی زمانهی خود به ستوه آمده و بدنبال راهکاری است تا با این غم دست و پنجه نرم کننده. پاسخ استاد به این جوان دغدغهمند خواندنی و مهم است. پاسخ به گونهای جدی است که افق بسیار بلندی را در مقابل تمامی جوانان دردمند میگشاید و راهکار نهایی را در مقابل ایشان قرار میدهد. در این یادداشت پس از طرح سوال و پاسخ استاد به بیان چند نکته مهم در فرمایش استاد بزرگوار خواهیم پرداخت.
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی تو فکر میکنی آنها تمام میشوند
این مساله تازه ای نیست ولی این روزها و در این عصر ارتباطات شکل جدیدی به خود گرفته. این روزها خیلی پرقدرت تر از قبل میتوانند این کار را انجام بدهند. خیلی چیزها را اصلا برای همین کار ساختند. خیلی سرمایهگذاری ها را برای همین منظور انجام دادند. راستش را بخواهی تو هنوز متولد نشده بودی که همه چیز را برایت فراهم کرده بودند. همه چیز محیا شده بود. درست مثل یک تار عنکبوت خیلی بزرگ که میخواستند تو از آن دنیای تاریک و کوچک اما امن مادرانه که بیرون آمدی بیفتی درون این سیاه چال تاریک بزرگ نا امن. خیلی برایشان مهم بود که این اتفاق حتما بیافتد. اگر بخواهم واقعیتش را بگویم از همان زمانی که خیلی کوچک بودی از تو میترسیدند. دائم از خود میپرسیدند که آیا تو از ایشان خواهی شد
بسم الله الرحمن الرحیم
قصهی فیل گم شده
ماجرا از جایی شروع شد که یک ایده جالب به ذهن محققی جوان خطور کرده بود و میخواست درباره مساله شناخت آزمایشی انجام دهد. او برای پی بردن به چگونگی این موضوع به دنبال افرادی گشت که هیچکدام تا بحال فیل یا تصویر آن را ندیده باشند و از کسی هم وصف آن را نشنیده باشند. اگرچه پیدا کردن چنین افرادی شاید به نظر دشوار باشد ولی او به جاهای پرت و دور افتاده که از شهرها و جنگل ها فاصله داشت سفر کرد و بوسیله مترجمینی که با خود برده بود از آنها پرسیده " آیا شما میدانید فیل چیست؟ " و وقتی مطمئن شد که آنها فیل ندیدهاند و نمیدانند چگونه است از ایشان خواست تا برای کاری با او همکاری کنند. وی فیل نه چندان بزرگ و نه چندان کوچکی را که از موزه حیات وحش قرض گرفته بود در اتاقی تاریک که هیچ روزنه و نوری در آن نبود و هیچ چیز دیده نمیشد قرار داد. سپس از 4 نفر از آن افرادی که تا بحال فیل ندیده بودند خواست تا